بازم یکی از یادداشتهای شخصی خودم , این عکس بالا رو هم از شمالی ترین نقطه دانمارک ,ساحل دریای شمال گرفتم با این یادداشتم جور در میاد , مخصوصا اینکه این دریا و ساحلش بدجوری با هم قاطی کردند و نتیجه این که ساحل با اون صخره هاش هر روزداره کوچیکتر میشه
تــرانه نامت دم مسیــحایی ست
و آواز صدایت چـون صور یوم الدین
بارش کلامـت آب حیـات اسـت
و قدمت چون موسی بر نیل
امــا این همــه را از توست آیـــا؟
یا بازی آس است بر سرخی دلــهای روزگـــار
آه , باز هم سخن از روزگــار
گفتن از روزگار بس شیرین و سخت آید
همچـــون عشـــــــــق بازی دریــا , با صخره هـــا
راستی این همه ماسه را کس نگفت بازی دریاها ؟
ما که ماسه نبودیم
چرا کس نگفت ما را بازی روزگار ؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر