چند روز پیش در یکی از خبرها شنیدم که یک دختر 18 ـ 19 ساله آمریکایی علیرغم مخالفتهای اولیه خانواده خود تصمیم می گیرد تا برای کمک به زنان و کودکان عراقی به عراق برود بعد از اینکه پول قابل توجهی برای همین موضوع جمع آوری می کند راهی عراق می شود ودر کنار سازمانهای حقوق بشری همراه گروه کوچکی که تشکیل داده بود کمک به خانواده های عراقی را آغاز می کند , اما متاسفانه بعد از مدتی در یکی از حمله های انتحاری کشته می شود در مراسم یاد بودی که در آمریکا برای او برگزار می شود پدرش می گوید که چه گوارا الگوی زندگی دخترش بوده و این جمله از چه گوارا را همیشه بعنوان سرمشق زندگی خود قرار می داده است
« یک انقلابی واقعی تنها به همنوع خود فکر می کند نه چیز دیگر »
اینکه یک دختر آمریکایی با این سن و سال چنین حرکت بزرگی را انجام داده مرا نا خودآگاه به
وینان دل به دریا افکنانند
به پای دارنده ی آتش ها
زندگانی دوشادوش مرگ
پیشاپیش مرگ
هماره زنده از آن سپس که با مرگ
و همواره بدان نام که زیسته بودند
که تباهی
از درگاه بلند خاطره شان
شرمسار و سرافکنده می گذرد
کاشفان چشمه
کاشفان فروتن شوکران
.......
در برابر تندر می ایستند
خانه را روشن می کنند
......و میمیرند
ما بی چرا زندگانیم
آنان به چرا مرگ خود آگاهان
بنابراین بر خلاف آنچه که گفته می شود که دوره ی اسطورهای انقلابی سپری شده است می توان گفت هنوز هم بزرگترین و قابل احترام ترین انقلابی دنیا یعنی چه گوارا زنده است و هنوز هم می توان از این اسطورهای انقلابی الهام گرفت و انقلابی بر پا کرد اما اینبار نه با اسلحه و گروه های پارتیزانی بلکه با کمک به همنوع در روزمره زندگی که چه گوارا نیز در ابتدا از تخصص پزشکی خود و حتی فرسنگها دور تر از محل زندگیش از همین نقطه آغاز کرد , اعتقادی که این دختر آمریکایی نیز سر لوحه ی زندگی خود قرار داد و بر سر آن جان باخت ,
امروزه می توان و باید با عشـق و احترام به انسان و انسانیت گروه های صلح , امداد , یاری رسانی و حقوق بشر را هر چه بیشتر از پیش تشکیل داد چراکه هیچ اصلاح, تحول و تغییری در هیچ نقطه دنیا بدون صلح و آرامش ماندگار نخواهد بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر