سه‌شنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۴

تبـریک , زندگی و تسلیت

اول از همه تبریک صمیمانه به خانم پرستو دوکوهی بمناسبت کسب عنوان بهترین وبلاگ خبرنگاری فارسی برای وبلاگ زن نوشت , در مسابقه ای که امسال توسط صدای آلمان یا دویچه وله برگزار شده بود و برای اولین بار بخش زبان فارسی هم به سایر زبانها اضافه شده بود ,به این ترتیب پنج وبلاگ فارسی کاندید شده بودند که مقام بهترین وبلاگ به وبلاگ زن نوشت رسید و رتبه های دوم و سوم هم به ترتیب به وبلاگهای : ايران پاپاراتسى و الپر تعلق گرفت , برای تمام این دوستان عزیز آرزوی سلامتی , سرافرازی و موفقیت دارم و امیدوارم که همچنان در راه پر فرازو نشیب اطلاع رسانی در ایران پر انرژی تر از گذشته قدم بردارند گزارشی مختصر از نتایج این مسابقه را از اینجا بخوانید
دوم اینکه بر حسب صحبتهای عالم بزرگوار و دبیر عالیقدر شورای نگهبان من الان دو سالی هست که با حیوانات زندگی می کنم که بجز فسادو چریدن کار دیگری نمی کنند , با این حرفها یاد مثال همیشگی استاد اقتصاد توسعه در دانشگاه افتادم که می گفت خیلی ساده برای اینکه نقش یک کشور را در کل زنجیره ی اقتصاد جهانی متوجه شوید , تصور کنید آن کشور خاص تنها یک روز تولیدات وارتباط بازرگانی خود را با جهان قطع کند درصد بحرانی که با این اتفاق روی می دهد, درصد اهمیت آن کشور را در گردونه اقتصاد جهانی تا حدی قابل تصور می کند , با این مثال پس می توان گفت عجب دنیای وارونه ای داریم ما که, زندگی عالمان عالیقدر تا این حد به یکسری کشورهای چرنده , فاسد و حیوانی وابستگی پیدا کرده است و اگر این حیوانات چرنده فاسد یک روز ارتباط خود را با جهان قطع کنند بحران احتمالی به چه نسبتی بین این عالمان و حیوانات تقسیم خواهد شد ؟ پاسخ نماینده زرتشتیان در مجلس و عذر خواهی او از نیاکان ما و حتا حیوانات هم خواندیست
سومین مطلب تسلیت به مناسبت در گذشت منوچهر آتشی شاعربزرگ بر خواسته از دشت های سوخته جنوب است, او در یکی از یادداشتهایش اینگونه از خود و شعرش می گوید : شعر من آواز مستمر وجود من است در جهانی که وجود مرا از وجود ديگران می پردازد و ادامه می دهد. ديگرانی که پيوسته به هم و. .. تنهايند چون تنهايند به هم پيوسته اند و تنهايی می شود شعرشان
به یاد او با شعر ای خفته ای بیدار
اي دوست
اي همسفر
كه ماديان سفيد رويا را
به سوي صخره هاي مشتعل مشرق
سوي سپيده سحري مي راني
من
يابوي پير و اخته بيداري را
در زير ران گرفته ام اي دوست
با كولبار سنگين از كابوس ها و خورجين هاي بذر
اي همسفر
لختي دهانه را
در فك راهوارت بنواز
و آرامتر بتاز
اي همسفر
تا هر كجاي مرتع سبز فكر
تا هر كجاي بيشه مهتابي خيال
تا هر كجاي شط تماشا
كه شادمانه مي گذري مي روي
لختي درنگ كن
و صخره هاي ساكن پاياب را
به من نشان بده
اي يار
اي ماديان سوار سبكتاز
در اين خلنگ زار هلاك آور
تنها مرا ميان بيابان مگذار
اشعار نو فارسی و شعر های منوچهر آتشی را از اینجا بخوانید

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام.
مهدي جان به نكته جالبي اشاره كردي. اما مي داني كه بطور نسبي آقايان از اين پيشنهاد آن استاد اقتصاد استقبال مي كنند چرا كه همه دردسرها از اين تكنولوژي روز است. در اسلام هم اسمي از مثلا اينترنت و ماهواره و راديو و تلويزيون و... ماشين نيامده. تو مملكت خودمون الاغ زياد داريم. مجالس روضه و نوحه هم مردم را سرگرم مي كند و دستگاه رسانه اي مملكت مي شود حالا به نظر شما به بقيه چيزهاي اين حيوانات!!! چه نيازي است؟

Free counter and web stats