شنبه، دی ۰۳، ۱۳۸۴

خاتمی و آن پرده شکلاتی

در حالی که داستان رخوت وبلاگستان و خروج بعضی از وبلاگنویسان قدیمی از وبلاگ شهر با دلایلی که به درستی به آن اشاره کرده اند , ادامه دارد , سید محمد خاتمی با عبای شکلاتی پا به عرصه وبلاگستان نهاد , هرچند مقدمات آن از مدتها پیش فراهم شده بود و هنوز هم معلوم نیست که واقعا ادامه پیدا کند یا خیر ؟ که اگر ادامه پیدا کند خود قدمی مثبت در تاریخ سیاسی ایران خواهد بود , اما آمدن خاتمی در این موقعیت ناخودآگاه آدم را به آمدن او در همان رخوت قبل از خرداد هفتادو شش می اندازد

اولین مطلب او در وبلاگش هم مانند همان سالها سر شار ازشعار, امید و آرزو است اما این دیگر کافی نیست , تکرار مکررات تا چه وقت و تا کجا ؟ سالهاست خاتمی صحبت از حرفهای ناگفته می کند اما با حرفهای تکراری همچنان ناگفته های احتمالی خود را به تعویق می اندازد , ناگفته ها یی که مرور زمان هم نمی تواند آنها را از یاد ها و خاطره ها پاک کند , چه کسی می تواند منتظر ناگفته های قتل های زنجیره ای , کوی دانشگاه و یا قتل زهرا کاظمی نباشد ؟ او در شرایطی صحبت از امید و تلاش می کند که خود باید هنوز ثابت کند که آیا همه تلاش خود را بکار گرفته بود ؟ امیدوارم نگویید که پشت پرده بسیار تلاش کرده که همین تایید تلاش در پشت پرده های ضخیم بود که جامعه مدنی را به معاملات پشت پرده کشاند تا جاییکه مجلسیان تنها در دقیقه نود به یاد اعتراض افتادند و همین تاکید بر پشت پرده بود که در نهایت انتخابات بعدی را هم چند لایه و پشت پرده ای کرد

حالا تنها یک درخواست می ماند و یک سوال , خاتمی محترم کمی از پشت آن پرده شکلاتی بیرون بیا و نا گفته هایت را بگو , آیا برای اینکار همه تلاش ات را بکار بسته و می بندی , همانطور که خودت در اولین مطلب وبلاگت به آن اشاره کرده ای ؟؟

هیچ نظری موجود نیست:

Free counter and web stats