سه‌شنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۵

که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی ست

چند روزی ست که می خواهم مطلبی از حوادث اخیر ایران بنویسم ، اما نتوانستم به یک جمع بندی غیر تکراری برسم ، از کجا باید شروع می کردم که تکرار مکررات نباشد!!ـ
تا اینکه از بلاگ نیوز به وبلاگ پویا رسیدم ویکی از مطالب شاملو را در وبلاگ پویا بعد از مدتها دوباره پیدا کردم وآنرا چند ین بار دوره کردم و گوش کردم
چقـدر کوتاه و کامل گفته است شاملو : ـ
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی ست ، که حضور انسان آبادنی ست ،ـ
به نظرم رسید همه آنچه که می خواستم بنویسم را می توانم در همین جمله بالا از شاملو خلاصه کنم و اینکه چقدر این زندگی انسانی سخت دور از دسترس به نظر می رسد ، و اینکه تا چه حد این جاده ی آزادی در این زندگی مثلا انسانی ، پر پیچ و خم ، دشوار و نا هموارست!ـ
***
و اما مطلب آزادی از زنده یاد شاملو :ـ
آه اگر آزادی سرودی می خواند کوچک ، همچون گلوگاه پرنده ای ،ـ
هیچ کجا ، دیواری فروریخته برجای نمی ماند
سالیان بسیار نمی بایست دریافتن را ،ـ
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی ست ، که حضور انسان آبادانی ست
همچون زخمی همه عمر خونابه چکنده
همچون زخمی همه عمر به دردی خشک تپنده
به نعره ای چشم بر جهان گشوده
به نفرتی از خود شونده
غیاب بزرگ چنین بود
سرگذشت ویرانه چنین بود!!ـ
آه اگر آزادی سرودی می خواند کوچک ، کوچکترحتا ، از گلوگاه یکی پرنده!!ـ
***
دکلمه این متن را با صدای خود شاملو از وبلاگ پویا از اینجـا گوش کنید و البته همراه با تصویری از همین متن برروی تخته کلاس یکی از دانشگاه های ایران،چقدر دلم تنگه برای دانشگاههای خودمون !!ـ

۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام مهدی عزیز. خیلی خوشحالم که ترا در اینجا می بینم.
الان تنها نسخه موجود از این فیلم، خلاصه شده آن در فیلم «قوانین عشق» است که ۷ سال بعد، هیرشفلد ساخته است.

... گفت...

چقدر خواندن و شنیدن شعرهای زیبای شاملو رو دوست میدارم . هرگز قدیمی و تکراری نیست. مرسی . سبز باشی.

ناشناس گفت...

They tell me
'Freedom is never free.'
I know that-
More than most realize.
Freedom cost us more
Than we should have to give.
Freedom cost us blood.
It cost us the lives
Of our fathers,
Our sons,
Our brothers.
But while freedom is never free,
Remember-
It has been bought at great price,
And so is a thing of great value.
We must defend it,
From those who would take it away.
The defense of our freedoms
Will cost us-
More than we wish to pay.
But we must pay, to defend,
For if we try to make freedom free,
We forget-
True freedom is never free.

James Grengs

ناشناس گفت...

با سلام
بسیار قابل تامل بود
ممنون و موفق باشید

ناشناس گفت...

می بینید؟ آدمها برای حفظ توهمات خود و بسته به قدرتی که دارند، همه کار می کنند. حذف نظرات فقط یک نوع از این کارهاست. انواع دیگر را خودتان می توانید تصور کنید

مهدی رحیمی نصر گفت...

من برداشتم از آخرین نوشته آقا مانی (... البته با دیدن واکنش شما از کرده خویش پشیمان هستم. اگر مایل
باشید اشکالی نمی بینم که نظرات مرا حذف کنید...)ـ این بود که ایشان تمایل دارند که
نظراتشان همراه باپاسخهای من همگی حذف شوند ! اما با نوشته جدیدشان در بالا متوجه شدم برداشتم اشتباه بوده! از آنجاییکه خوشبختانه دسترسی به نظرات پاک شده امکان داشت کپی آنها را دوباره بطور کامل در ذیل می آورم ! ـ

مهدی رحیمی نصر گفت...

تمامی مطالب پاک شده بطور کامل به شرح زیر می باشند :ـ

مانی hat gesagt…
سلام.فکر می کنم در رابطه با این قضایا اگر کسی بخواهد از شاملو نقل قولی بیاورد، نقل قول زیر مناسب تر است، زیرا به چشم مردم خاک نمی پاشد :ء
بامدادم ....نام کوچکم عربی است، نام قبیله ایم شرم سار تاریخ است و نام کوچکم را دوست ندارم.ء
بهتر است از خودمان بپرسیم چرا شاعر نام ترکی... خود را شرمسار تاریخ می نامد و چرا نام عربی خود را دوست نمی دارد.ء

8 : 41 AM


MEHDI hat gesagt…
مانی جان متوجه منظورت از پاشیدن خاک نشدم !!ـ
اما شاید منظور خودم را خوب نگفتم ،
من نخواستم مبحث قوم و قومیتها را مطرح کنم چون بنظرم این پدیده
خود معلول است و علت اصلی جای دیگریست !!ـ
دیگر آنکه گرفتن چند کلمه یا چند جمله از یک متن 2 یا 3
صفحه ای و بعد نفی آن یا تحلیل نویسنده آن ، کار جالبی به نظر نمی رسد، در ضمن تصور و برداشت من از این متن و خطاب آن و درد و دل آن چیز دیگریست

12:58 AM


مانی hat gesagt...
سلام. مطلبی که این روزها ذهن اغلب «ما» را به خود مشغول داشته است چیست؟ حوادث
اخیر ایران که به تبعیض های قومی مرتبط است. نقش روشنفکران ایرانی در بوجودآمدن
احساسات نژادپرستانه راسیستی موجود در ایران بخصوص نزد فارس ها امری روشن است. این
که ما امروز طوفان درو می کنیم، به دلیل بادی است که آن ها کاشته اند. می گویید
مسئله قومیت ها معلول است و علت اصلی جای دیگریست. کجاست؟ پس شما اگر بخواهید در
ارتباط با حوادث اخیر که ذهن شما را مشغول کره است، از شاملو نقل قولی بیاورید،
آنچه من از او نقل کردم کاملا با حوادث اخیر مرتبط است، حال آنکه شعری که شما
آوردید هیچ ربطی به مسئله ندارد. نقل قولی که من آوردم می تواند نطفه بحث و گفتگویی
باشد، حال آنکه نقلی که شما آوردید به این درد می خورد که بگوییم: به به! و از
مسئله بگذریم. اسم این کار را من خاک پاشیدن به چشم مردم می نامم.

10:25 AM


mehdi rahimi hat gesagt…
سلام مانی جان
از اینکه شما مسایل را بصورت بنیادی تحلیل می کنید و راه
حل ارایه می دهید خوشحالم واز اینکه من بجز به به و چه چه کردن و خاک پاشیدن کار
دیگری بلد نیستم متاسفم

***

توضیح دیگر برای خوانندگان وبلاگ اینکه
چون دوستان عزیز من با نام مهدی کم نیستند از این به بعد من توضیحات خودم را با
عنوان مهدی رحیمی می نویسم

12:37 PM



مانی hat gesagt...
سلام. من نه تحلیل کردم که بنیادی باشد و نه راه حل ارایه دادم. فقط به یک مسئله
کوچک اشاره کردم. البته با دیدن واکنش شما از کرده خویش پشیمان هستم. اگر مایل
باشید اشکالی نمی بینم که نظرات مرا حذف کنید.
روزبخیر

9:54 AM

Free counter and web stats