شنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۵

شوک بزرگ در پایتخت اتریش

یکی از مناطق اطراف وین ، شهرک 12000 نفری دونا اشتات ، خیابان رنباگ ون ، خانه شماره 27 ، خانه ای ویلایی ، دختر جوانی از دریچه کوچک زیر زمین فریاد می زند که دزدیده شده و از مردم کمک می خواهد !! همسایه ها به پلیس خبر می دهند و به فاصله کوتاهی پلیس سر می رسد ، اما با یک تاخیر هشت ساله !! دختر جوان هیجده ساله ای که در خواست کمک می کرد همان ناتاشا کوچولوی هشت سال پیش است که در دوم مارس 1998 در یک دوشنبه آفتابی بدون هیچ رد پایی ربوده می شود ، تنها نشانه یا رد پای قابل تعقیب اظهارات یکی از همکلاسی هایش بود که از دور دیده بود یکنفر با ناتاشا صحبت کرده و سپس او را سوار یک ماشین بزرگ شیبه مینی بوس سفید کرده است ! پلیس اتریش در آن زمان تعداد 700 مینی بوس را در سراسر اتریش متوقف و رانندگان آنها و یا حتا اجاره کنندگان قبلی این نوع اتومبیل ها را مورد بازجویی قرار می دهد ، بر حسب اتفاق ولفگانگ 36 ساله متخصص کامپیوتر و رباینده ناتاشا هم مورد بازجویی قرار می گیرد اما او می تواند پلیس را متقاعد کند که چندی پیش اتومبیلی را با مشخصاتی که پلیس می گوید برای حمل و نقل اثاثیه کرایه کرده بوده است و همه چیز خاتمه پیدا می کند ! بعد چند سال و تلاشهای بی نتیجه پلیس و اینترپل در کشورهای همسایه ، پدر و مادر ناتاشا ناامیدانه از یافتن او به این باور می رسند که ناتاشا زنده نیست و احتمالا کشته شده است ، غافل از اینکه نه تنها او زنده بوده بلکه تمام مدت این هشت سال را در همین شهر وین و در زیر زمین یک خانه ویلایی که به شکل خاصی طراحی شده بوده و تمام امکانات در اختیارش بوده زندگی می کرده است!!ـ
در فاصله آمدن پلیس به خانه رباینده ، او با اتومبیلش فرار کرده و در یکی از خروجی های اطراف شهر وین خود را به زیر قطار انداخته و خودکشی می کند !ـ پلیس که در ابتدا به ادعای دختر جوان نسبت به اینکه او همان ناتاشای ربوده شده هشت سال پیش است مشکوک بوده است بعد از آزمایش دی ان آ تایید می کند که این دختر جوان همان ناتاشا کامپوش یعنی دختر بچه ربوده شده در سال 1998 است !ـ و هم اکنون موج سوال های بی پاسخ و بی پایان ذهن مردم اتریش و پدر و مادرش را فراگرفته است ، بنا بر اظهارات چند تن از همسایه ها چند بار ناتاشا در حیاط و باغ منزل رباینده دیده شده است بدون هیچ عکس العمل غیر طبیعی بطوریکه یکی از آنها تصور کرده که این دختر ، دوست دختر ولفگانگ است ، آنچه مسلم است نوع ساخت سلول سوۀیت مانند این دختر در زیرزمین این خانه از قصد رباینده برای زندانی کردن او خبر می دهد چراکه درب این سوۀیت سلول در زیرزمین طوری طراحی شده که یکصدوپنجاه کیلو گرم وزن داشته است !!ـ
اما سوال اینست که بعد ها و بعد از چندین سال چگونه این دختر به این زندگی عادت می کند و چگونه علیرغم رفت و آمد مامورین آب و برق که حداقل دوبار برای مشکلات مربوطه به داخل این خانه رفته اند ، هیج چیز غیر طبیعی توجه آنها را به خود جلب نکرده ؟!ـ و یا ساخت چنین سلولی چگونه به تنهایی برای ولفگانگ ممکن بوده ؟ـ اصولا هدف او از این کار و یک تلاش موفق هشت ساله برای پنهان کردن یک دختر بچه که حالا برای خود دختر جوانی شده است چه بوده ؟ـ و صدها سوال دیگر که هنوز پاسخ روشنی برای آنها وجود ندارد!!ـ ولفگانگ مرده است و ناتاشا ظاهرا به دستور پلیس فعلا اجازه هیج مصاحبه ای را ندارد و به جز عکس دوران خرد سالیش هیچ عکسی هم از او در اختیار رسانه ها قرار نگرفته است
این شوک در اتریش همراه شده است با هزاران بیم و امید نسبت به زنده بودن احتمالی سایرکودکان گم شده در اتریش و یا حتا سایر کشور های اروپایی ، اما مردم و بعضی از رسانه ها به سختی پلیس را مورد مواخذه قرار داده اند بطوریکه در تیتر بزرگ روزنامه استاندارد امروز که پنج صفحه کامل خود را به این موضوع اختصاص داده بود، آمده است :ـ
موضوع ناتاشا تمامی متد های پلیس را زیر سوال برد
گزارش ویدیویی وتصویری سی ان ان را از اینجـــا ببینید
وگزارش بی بی سی را از اینجـــا
پ.ن:ـ شانس آوردیم طرف اتریش الاصله اگر ایرانی ، ترک یا عرب بود دیگه کی جرات می کرد بره توی خیابون!!؟؟ـ

۶ نظر:

ناشناس گفت...

جالب بود

ناشناس گفت...

AJABA ! bayad kase zir e nim kaseh ina bashe,vaghti kasi gom shodeh bashe mishe peydash kard na in khanoom ke dashteh onja zendegi mikardeh!

... گفت...

سلام این واقعه خیلی این چند روزه فکر من رو به خودش مشغول کرده . اینکه چقدر مردم اینور دنیا سرشون تو زندگی خودشونه و جقدر همسایه ها با هم بیگانه ان و اینکه شاید در همسایگی منهم چنین آدم دیوانه ایی دختر بچه ایی رو به اسارت گرفته باشه . جریان مارک دوتروو که چندین سال پیش هم سر زبانها بود تقریبا شببه همین بود . دختری که در اسارت اون بود بعداز سالها کتابی نوشت که من اونرو چندی پیش خوندم و از اول تا آخر کتاب وحشت زده و شکه بودم . امیدوارم که هیچ بچه ایی در دنیا این بلا سرش نیاد . سبز باشی.

ناشناس گفت...

salam.thank u for ur comment.I added ur link in my weblog.pls contact me later, if possible. One thing I hope u would help me to know is,how did u find me. I have written only an irony about first 20 happy countries in my weblog. that was only a joke! I also invite u to see other weblogs as bellow;http://javdanan.blogfa.com http://3penkeepers.blogfa.com thank you

ناشناس گفت...

سلام. منم تو كف موندم. خبرهاي خاصي گرفتي حتمن ما رو هم تو جريان بگذار. از اين كه يارو عرب يا ايروني نبوده هم خوشحالم! راستي يه نقدي به يكي از نوشته ها گنجي دارم كه خوشحل مي شم بخوني. كمي اقتصادي و كمي سياسي.درود.

علی گفت...

کاری نداره که این کارا! منتهی آدم باید فکر قضیه ی خدا پیغمبریشم بکنه. تو همین ایران خودمون اونقد باغ و بیابون و خونه متروکه هست. میترسم آدرس زیادی بدم فکر کنید من تو این کارا بودم!

Free counter and web stats