
میخوام یه چیزی رو امروزاعتراف کنم حداقل واسه اونایی که نمی دونند
من تا بحال دو بار عاشق شدم ,یبار در زمان نوجوانی تااوایل دوره لیسانس , یبار هم از اواخردوره لیسانس تا همین 4ـ3 سال پیش,هرچند هیچکدومشون فرجامی نداشتند اما خاطرات تلخ و شیرین زیادی به جا گذاشتند
شاید هم معلم ادبیات دبیرستانمون راست می گفت که عشق زمانی عشقه که بهش نرسی وقتی رسیدی که دیگه عشق نیست بهش میگند همسر
در راستای این اعترافات هر چند وقت یبار یکی از یادداشتهای خصوصیمو رو اینجا میارم تادیگه از این به بعد خصوصی نباشند, این امروزیه اسمش دختر خورشیده درضمن از قبل بخاطر نوع تایپ و فونت عذر خواهی می کنم من که تایپ بلد نیستم هچ اینجا هم که ازنظر امکانات فارسی یه سور زده به وسط بیابون, بگذریم واما دختر خورشید
آن زمان که وحشتی سنگین در جانم ریخته بود
در آن واپسین لحظات بی رحم
ودر آستانه ی زیستن مرگ
تو در خوابم آمدی , آن شب
نمی دانم چگونه نشان خوابم را یافتی؟
تو ای دختر خورشید
تو آیا نشانم را به مهربانی ندادی؟
پس محبت چگونه در خانه ام را زد؟
در آن سیاهی ابلق, تو چون روح آب بر من باریدی
دستانت برکه ی آیینه و چشمانت رازآتش
نگاهت کلام بود و آغوشت جایی برای زیستن
لبانت کندوی زنبوران کوهی
هرگز نبوده دل من اینگونه سودایی
محبوبم ماه نگاهت به من گفت, فرداروزدیگریست
ودستان گرمت آنرا, آنسوتربه من نشان داد
تو گفتی که شب را باور نکرد باید
ودل بست باید به سو کور نوری در آن انتهای دهلیز باریک
ای دخترک آفتاب
نمی دانم چگونه نشان خوابم را یافتی؟
ولی نیک می دانم
می خواهم ببینم خواب تورا باز
می خواهم بمانم در خواب تو , ناز
تابستان 76
۴ نظر:
salam
mehdi jon ye khataye az shero sansoor kardi!man shera ro khob hefzam
:)
Hi Dear Mehdi,
I knew somehow your story, but never knew that U are such a great poet with such great sense.
It is wonderfull and you should be pride of having the talent of writing poem.
good luck
Salam mehdi jan
Khosh halam ke toro to in bein mibinam, midonam ke mitoni movafagh bashi..
Hadi_esm
ساموئيل در تورات مي گويد : خداوند به قلب ها مي نگرد و انسانها به چهره ها ، پس اگر کسي به قلب ها نگريست
و به صدا ها خوب گوش داد
هميشه و هميشه به خواب ها هم مي ايد
ارسال یک نظر