سه‌شنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۴

دین واقعی یا انسان واقعی

قصد تحلیل های جامعه شناسی ندارم خیلی ساده می خوام از مشاهداتم در طی حدود دو سالی که اینجا زندگی می کنم بگم, آ نچه که در خوابگاه, دانشگاه,کلاسها و بطور کل در محیط های دانشگاهی دیدم و البته بعدش می خوام یه نتیجه گیری کلی داشته باشم این رو هم بگم که اینا مشاهدات منه شاید از دید دیگران جور دیگه ای باشه, در ضمن تعریف من از بعضی دانشجویان مسلمون مربوط میشه به رده سنی حدود هیجده تا حداکثر بیست وپنج سال و اما مشاهدات
اول از دانشجویان بوسنی هرزگوین شروع می کنم چون بعد از جنگ های داخلی در یوگسلاوی بزرگترین اقلیت ساکن در اتریش یوگسلاوها هستند و البته از همه نوعش بوسنی , صرب و کرواتها دانشجویان مسلمون بوسنی چه پسر ها و چه دخترها معمولاًهیچ شباهتی به مسلمونها ندارند, در پوشش ظاهری , رفتار و روابط یک اروپایی کامل هستند و معمولاً بین دختر و پسر تفاوت عمده ای وجود نداره هر چند بعضی مشروب و آبجو هم می خورند اما اغلب گوشت خوک نمی خورند و چیز دیگه ای که رعایت میکنند ماه رمضون هست , جالب اینکه حتی همون دختر خانم ها با همون تاپ ها و آستین حلقه ای ها عین سی روز ماه رمضون روزه اند
اقلیت بعدی که تعدادشون کمتر از یوگسلاوها نیست ترک ها هستند که اغلب به ملیت و نژاد شون بیشتر از مذهبشون اهمیت میدن و اصرار دارند که بگند ترک هستند و حتی کشورهای اطراف قبلاً جزیی از ترکیه بودند و حتی یکیشون به من می گفت نوروز جشن ترکهاست اما الان در ایران مرسوم شده , این دوستان ترک مجاز به هر کاری هستند , دیسکو میرند , اگر دوست داشتند می تونند مشروب و آبجو هم بخورند اما همه ی این کار ها بر عکس بوسنی ها به شدت برای دختر خانم ها ممنوع هست هر چند دخترها تا اینجا پیش اومدن که می تونند دوست پسر داشته باشند اما اغلب با اجازه خانواده که معمولاً باید ترک باشه , دخترها اغلب روسری دارند و کیپ و سفت می بندنش بدون اینکه یه تارموشون بیرون باشه و البته لباساشون هم به همون کیپ و سفتی هست و جالبتر اینکه با همون روسری و حجابشون, توی پارک ها یا کنار دانوب درآغوش دوست پسرشون خوابیدن
از عرب ها زیاد نمی تونم بگم چون زیاد برخورد نداشتم فقط دو تا بر خورد داشتم یکی یه مصری بود که تاکید زیادی داشت که تنها دین کامل و رهایی بخش اسلام است و البته شیعیان یک فرقه ای هستند که بین مسلمون ها شرترین ها هستند, البته ایشون انقدرخودشو روشن می دونست که یک دوست دختر یوگسلاو داشته باشه و یک دوست عربستانی دارم که تاکید زیادی به اجرای احکام اسلامی داره اما بشکل مدرنش , و در همین زمینه این دوست 3 روز در هفته کلاس رقص تانگو میره و یه دوست دختر روس و یه دوست دختر اتریشی داره
اما هستند دانشجویانی که شاکی از عدم اجرای مسایل اسلامی در کشورشون هستند و تا حدی تندروهستند اما بنظر میرسه تنها اقلیتی که کمتر شباهتی به مسلمون ها دارند اما حکومتشون بیشتر از خودشون داعیه مسلمونی دارد ایرانی ها هستند بطوریکه در نگاه اول بیشتر جوونهای اروپایی از ایرانی ها یک مسلمون شیش دونگ و دو آتیشه توقع دارند که بعد از مدتی متوجه میشند که اصلاً هم اینطور نیست
واقعاَ این همه تفاوت در تعریف یک دین از کجا نشات می گیره ؟ یادمه یه روز سر کلاس معارف توی دانشگاه صحبت از زمان خلقت هستی شد استادمون گفت زمان خلقت جهان هستی نام پنج تن آل عبا بر تارک هستی درخشید و بعد خداوند اذن خلقت دادند پرسیدم این نظریه یکمی تند نیست؟ گفت نه چطور؟ گفتم یعنی هستی یه طرف پنج تن یه طرف؟ گفت خب بله گفتم پس اگر از بقیه ادیان بگذریم تکلیف سنی ها چی میشه ؟گفت در طول تاریخ اسلام انحرافات زیادی اتفاق افتاده , تعریف اسلام واقعی کار هر کسی نیست,
ما نفهمیدیم وظیفه تعریف اسلام واقعی بعهده کیه ؟
اصلاَ توی این وانفسای فعلی دنیا تعریف یک دین و مذهب ضروری تره یا تعریف انسانیت وچگونه انسان بودن وانسان شدن؟ جایی که یک مسلمون می تونه با خوندن آیات قرآن سر یک نفر رو با چاقو ببره و از این صحنه فیلم بگیره و تعدادی مسیحی 8000 مسلمون رو در صربرنیکای بوسنی قتل عام کنند ویا تعدادی یهودی خانه تعدادی مسلمون رو در فلسطین بر سر شون خراب کنند, ما آدم ها با این عکس العمل هامون اول از همه احتیاج به تعریف انسانیت داریم یا تعریف اسلامیت , مسیحیت و یا یهودیت؟؟ واقعاَ ما آدما دراین وانفسای پیش آمده در درجه اول احتیاج به باز تعریف کدومیکیشون داریم ؟ دین واقعی یا انسان واقعی ؟

۲ نظر:

ناشناس گفت...

Mehdi jaan salam
dar rastaye in neveshtat nazaram ro migam ...
bishtare kesani ke be tarife din eteghad daran, moteghedan ke ba tarife din, ensaniat ham tarif khahad shod, va dar vaghe ensaniat ro zir majmooe i az din midoonan, hadde aghal kesan ke man ta hala bahashoon barkhord dashtam va edaaye din o dindari mikardan injoor fekr mikardan ...
amma soali asasi tar ine ke aya oosoolan ensaniat mafhoomie ke ehtiaj be tarif dare?
man fekr mikonam tarif yani gharar dad, va gharar dad chizie ke mitoone taghir kone, dorost neveshtan chizie ke gharar dadie, in gharar dad ha mitoonan taghir konan va taghir ham mikonan tavassote kesani ke ma oon ha ro be onvane sarmashghe in kar ghabool darim, amma soal injast ke aya ensaniat ham mitoone taghire tarif bede? yani mitoonim yek rooz koshtane ensan ha ro amale badi tarif konim va rooze dige yek amale khoob? va inke hala agaram gharare tarifesh konim, che kasi bayad ino tarif kone? farz konim ke din edea mikone ke in tarif ro erae mide, amma kodoom din? che joor mishe be haghighate in din resid?
man fekr mikonam ensaniat chizi nist k ehtiaj be tarif dashte bashe, chizie ke oosoolesh too voojoode har adami hast, hich dozdi dar daroone khodesh eteghad nadare ke dozdi khoobe, ehtiaji ham nadare ke kase dige ino barash tarif kone, faghat adama bayad be hamin osoole darooni amal konan ta donya beshe madine fazele, amma tekrare yek amal hala che khoob che bad anjam e oon amal ro baraye adam ha rahat tar mikone, hamoon tor ke kasi ke bachei ke kam mohabbat dide dar bozorgi khodesham sakht mitoone be digaran mohabbat kone va vaghean bayad mohabbat kardan ro tamrin kone, kasi ham ke dooroogh mige, do dafe avval barash sakht boode badesh dige rahate, adam koshtanam hamine ...
adam ha hamoon tor ke kheili rahat mitoonan be dooroogh goftan be digaran adat konan, kheili rahat ham mitoonan be dooroogh goftan be khodeshoon adat konan, age ye dafe ye kari konan ke be nazare khodeshoon kare badi bashe say mikonan vase khodeshoon ye jooraii tojihesh konan, dar hali ke midoonandaran daran sare khodeshoono kolah mizaran va be khodeshoon dooroogh migan, amma in dooroogh goftan e be khod ham kam kam asoon mishe
nemidoonam shayad in oosoole darooni oosoole kameli nabashan, amma midoonam ke adm ha hadde aghal be hamin oosool ham amal nemikonan, agar amal mikardan ke ....
inam nazare man bood, che ghadr harf zadam!!!!!!!!!!!!
neveshte va natije girit ham kheili jaleb bood ...
movaffagh bashi
m.a.

ناشناس گفت...

من سالها پيش سفري داشتم به مسکو و در يک هتلي چند صباحي مقيم بودم در آ ن هتل ما مردم زيادي بوديم از تمام کشور ها و قوم ها با دين هاي متفاوت و حتي کساني که بي دين بودند ما با هم مي خنديديم و با هم گريه مي کرديم و در غم ها و شادي هاي هم شريک بوديم چرا ؟؟ چون مي دانستيم که انجا فقط يک هتل است و ما هميشه مسافر، حالا پس از سالها مي انديشم که آن چيزي که ما را و قلب هاي ما را به هم نزيديک کرد ؛ دين ما نبود و مرام ما نبود
درد مشترک بود که قلب هاي ما را به هم نزديک کرده بودو به اين نتيجه رسيدم که همدلي از هم زباني و هم ديني بهتر است و البته انسان بودن ما بود و درد ما بود که ما را به هم نزديک کرد و نه دين هاي ما، و همين همزيستي مسالمت آميز و تولرانت بود که از ما هر يک در حد خودش يک انسان ساخت و پس انسان واقعي کلمه با مسمايي است

Free counter and web stats