دوشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۱

رتبه بندی شاخص کامیابی سال 2012 برای یکصدو چهل دو کشور جهان


این تحقیقات توسط موسسه لگاتوم در لندن انجام شده است 
متوسط امتیاز کامیابی از هشت زیربخش تشکیل می شود
و ضریب آنها را شخصا می توانید تغییر دهید:

1 ـ اقتصاد

2 ـ فرصتها و تسهیلات تاسیس یک شرکت یا سازمان 
3 ـ سیستم حکومتداری
4 ـ سیستم آموزشی
5 ـ سیستم سلامت و بهداشت
6 ـ امنیت و ایمنی
7 ـ آزادی های فردی
8 ـ سرمایه اجتماعی

نتیجه این پژوهش را از اینجا ببینید

سمت چپ صفحه لینک جدول کامل نتایج، روش پژوهش و سایر اطلاعات در دسترس شماست

یکشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۱

مصاحبه شاهین نجفی با رادیو فردا: تا آخرش هستم



آدم باید ضعیف باشد که بخواهد توهین کند، شوخی با توهین تفاوت دارد
اصولا این مشکل همان مشکل دگماتیسم و نگاه ایدئولوژیک به همه قضایا است
مشکل تاریخی ما با هنر با رقص با نقاشی هم از همین جنس است
در این سیستم ایدئولوژیک اگر شما به جز تعریف و تمجید هر کار دیگری انجام دهید مرتکب خطا شدید!ـ
اصولا صدور حکم قتل یعنی عین خشونت حتی اگر برای یک اشتباه صادر شود
در مسیحیت به این نقطه رسیدند که حتی با مسیح شوخی می کنند
من یک لحظه اگر از این کار پشیمان شوم به کل موسیقی و شعررا کنار می گذارم

یکشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۰

سرنوشت مرا بتی رقم زد که دیگرانش می پرستیدند

**

من تنها فریاد زدم نه

من از فرو رفتن تن زدم

صدایی بودم من ، شکلی میان اشکال

من بودم و شدم

**

من بی نوا بند گکی سر به راه نبودم

و راه بهشت مینوی من بزرو طوع و خاکساری نبود

مرا دیگر گونه خدایی می بایست

شایسته آفرینه ایی که نواله ناگزیر را گردن کج نمی کند

و خدایی دیگر گونه آفریدم

**

اما نه خدا و نه شیطان

سرنوشت تو را بتی رقم زد که دیگرانش می پرستیدند

بتی که دیگرانش می پرستیدند

**

بخشی از مجموعه کاشفان فروتن شوکران ـ از زنده یاد احمد شاملو

چهارشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۹

صفحه اول روزنامه دی پرسه اتریش چهارشنبه 16 فوریه

رژیم تهران می‌خواهد مخالفت‌ها را در نطفه خفه کند.
حمله‌های وحشیانه بر علیه مخالفین دولت و تهدید به اعدام رهبران آنها.
حکومت تهران به روشنی نشان داد که از یک موج جدید تظاهرات و مخالفت‌ها می ترسد هرچند که به نظر نمی‌رسد رژیم هم اکنون در یک خطر جدی باشد.
اعلام نفرت و بیزاری در پارلمان ایران: نمایندگان وفادار به رژیم تهران سه شنبه در صحن پارلمان تقاضای اعدام برای موسوی و کروبی را داشتند.

چهارشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۹

چگونگی تاراج آثار هخامنشیان از شوش به فرانسه در دوران قاجار

در سال 1881 میلادی خانواده فرانسوی دیالوفووآ برای اولین بار برای مطالعه و تاثیر معماری شرق و غرب و تاثیر آن بر یکدیگر به ایران آمدند، آنها در هنگام گردش در خوزستان به وجود تپه های باستانی بزرگ در شوش پی بردند و در بازگشت به کشورشان از مدیر موزه‌های ملی فرانسه خواستند تا بودجه‌ایی را برای کاوش این تپه‌ها در اختیارشان بگذارد، این خواسته پذیرفته شد و مبلغ 31000 فرانک فرانسه به خانواده دیالوفووآ پرداخت شد
آنها در سال 1884 برای دومین بار به ایران آمدند و با پادر میانی پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه اجازه کاوش در شوش را بدست آوردند! بدین ترتیب قراردادی تنظیم شد و به تایید دولت ایران رسید، بر این اساس قرار شد تا تمامی فلزات قیمتی کشف شده در این کاوش‌ها به دولت ایران تعلق داشته باشد و باقی آثار کشف شده نصف به نصف بین دولت ایران و تیم کاوشگر تقسیم شود!ـ
این کاوش‌ها 2 سال به طول انجامید و از جمله آثار کشف شده گاو سنگی بزرگی به وزن 12 تن متعلق به سر ستون یکی از کاخ‌های هخامنشیان بود، مادام دیالوفووآ در خاطرات خود نوشته است از اینکه نمی توانست این توده عظیم سنگی را از جای خود حرکت دهد به شدت عصبانی شد و با پتک به جان سرستون افتاد، سرستون مانند میوه رسیده از هم پاشید و سپس به قطعات کوچکتر خرد شد و بدین ترتیب امکان حمل قطعات کوچکتر به فرانسه فراهم شد!ـ
در سال 1886 میلادی با پایان عملیات کاوش، خانواده دیالوفووآ به همان قرارداد مضحک هم پایبند نماند و با فریب یکی از مسئولین دولتی تمامی آثار کشف شده را در 327 صندوق به وزن تقریبی 500 تن با کشتی راهی فرانسه کرد و بدین ترتیب یکی از نادرترین آثار باستانی ایران و جهان به پاریس و سپس موزه لوور منتقل شد
سال 1886 میلادی که این آثار به تاراج رفتند 38 سال از دوران حکومت ناصرالدین شاه معروف به قبله عالم می‌گذشت شرح کامل این ماجرا و سایر حوادث مرتبط با آن را از گزارش تصویر زیر با دوسرعت بالا و پایین که به همت آقای حمید رضا حسینی و سایت جدید آنلاین تهیه شده است ببینید!ـ
پیش از دیدن فیلم جالب خواهد بود تا بعنوان نمونه بخش‌هایی از خاطرات نوشته شده از آن دوران را با هم مرور کنیم تا بیشتر با وضعیت آن دوران آشنا شویم
حاج سیاح در خاطرات خود می گوید در آن دوران نان بشدت نایاب بود و غذای اصلی مردمان شلغم ویا چغندر بود، بسیاری از خانواده‌ها از شدت پریشانی و درماندگی فروش دخترانی را که به 9 سالگی رسیده یا نرسیده بودند را به مقاطعه و یا به اسم صیغه روا می‌دانستند... در مدرسه طلبه‌ها و ملاها کارشان صیغه دادن زنان و دختران بوده است و به زنان و یا اقوام آنها وجهی می‌دادند و آنها را برای این کار کرایه می‌کردند...هر کس به مدرسه وارد می‌شد به او قلیان می‌دادند و از او می‌پرسیدند زن می‌خواهی یا دختر؟ـ
او در دنباله کتاب خاطراتش چنین می‌آورد :«همه جا مردم ایران در فشار جهل و ظلم هستند؛ ابداً ملتفت نیستند که انسان هستند و انسان حقوقی دارد ملاها و امرا خواسته‌اند اینان نادان و مطیع آنان باشند و انصافاً هم خوب به مقصود رسیده اند » حاج سیاح در بخش دیگری از خاطراتش هم به روزگار آشفته دوره ناصری اشاره می‌کند و از در بند بودن مردم و آزادی و بی‌قید و بندی عده اندکی از جمله درباریان، کارگزاران دولت و روحانیان شیعی اظهار شگفتی می کند
رابرت گرنت واتسن نیز که در زمان این شاه به ایران آمده بود از زندگی سخت کودکان ایرانی گزارش داده‌است و اینکه کودکان ضعیف و بیمار در کودکی زیر آن شرایط سخت می‌مرده‌اند و کسانی کودکی را از سر می‌گذرانده‌اند که نیرومندتر بوده‌باشند او در خاطراتش می نویسد خود شاه از پیشرفت مردم بیم داشت و بارها در خلوت به کارگزارانش گفته بود که نوکرهای من و مردم این مملکت باید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر نداشته باشند و اگر اسم پاریس و بروکسل نزد آنها برده شود، ندانند این خوردنی است یا پوشیدنی؟
منابع:
سایت جدید آنلاین
دانشنامه ویکی پدیا

بر روی دو نشان آبی پایین تصویر که برای دو سرعت بالا و متوسط تنظیم شده است کلیک کنید تا این گزارش جالب تصویری را ببیند

دوشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۹

ایران کل جهان را تهدید به جنگ کرد

صفحه اول امروز کرونن سایتونگ
کرونن سایتونگ پر تیراژترین و پر خواننده ترین روزنامه در اتریش میباشد
ایران کل جهان را تهدید به جنگ کرد!

شنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۹

یکساله شدیم، به نام آزادی و احترام به انسانیت

یکساله شدیم، جوانه سبز ما اکنون نهالی ماندگار در تاریخ پر فراز و نشیب ایران زمین شده است، نهالی که خون ندا‌ها و سهراب‌ها را در پای خود دارد و زخم شکنجه‌ها و تجاوزها را بر پیکر خود نشان کرده، نهالی که مادران و همسران داغدیده را به خود دیده و بسیاری را فرسنگ‌ها دور از مام میهن به نظاره نشسته، که چه بسیاری در همین یکسال به تبعیدشدگان سی سال گذشته پیوستند!

نهال سبز ما می‌رود که با تدبیر و بهره از تجربه‌ بیش از یکصد سال آزادی خواهی ایران زمینیان، تنومند و تنومند تر شود تا اینبار نه از سر شور و هیجان انقلابی که از سر آگاهی و شعور آزادی خواهی به دنبال ریشه دواندن در هر کوی برزنی باشد که اینبار ما آزادی را نه مشروط به شرع و اعتقادات مذهبی و ملی و پادشاهی که آزادی را از سر احترام به انسانیت و کرامت انسانی و احترام به اعتقادات هر اقلیت و اکثریت پایه خواهیم گذاشت!

پس ما خوب می دانیم که این هدف آنقدر بزرگ و این نهال سر تنومند شدنی بس تاریخی را دارد که از گزند خرافه اندیشان، کوته اندیشان و متعصبان از گذشته‌ها تا هنوز در امان نبوده و نمی‌ماند، مگر چه بلا و مصیبت متصوری را نمی شد بر سر این نهال بیاورند که نیاوردند؟
اما ما و نهالمان یکساله شدیم و همچنان شهر به شهر، کوچه به کوچه و خانه به خانه ریشه می‌دوانیم که اینبار جمهوری ایی از نوع انسانی آنرا پایه بریزیم که ریشه اش در هر خانه و خانواده‌ایی نفوذ کرده باشد چه آنکه ما از خود و خانواده مان شروع کرده‌ایم تا ریشه زور، استبداد و تبعیض را در دم نه نابود که به آگاهی و باور احترام به یکدیگر و احترام به انسانیت یکدیگر بدل کنیم تا با این ریشه‌ها جمهوری انسانیمان را بنا نهیم، ما می توانیم و باید سیم خاردار‌های ذهنی خود و دیگران را هر روز سبز‌تر و سبزتر نماییم، سیم خاردارهایی که فکر کردن و مورد سئوال قرار گرفتن را بر نمی‌تابند! سیم خاردارهایی که تعصبات و اندیشه‌هایی را بالاتر و برتر از سئوال کردن می‌دانند، ما باید سیم خاردارهایی که هیچ علامت سئوالی را به محدوده خود راه نمی‌دهند تا اعتقادات بی چون و چرا و متعصبانه و کورکورانه را حفاظت کنند درنوردیم و هر روز سبزتر و سبزتر کنیم، خانه به خانه، کوچه به کوچه، روستا به روستا و شهر به شهر!
و ما شک نداریم که این مبارزه بس نفس گیر و بس طولانی ولی پایه‌ایی خواهد بود، ما هیچ هراسی از خشونت طلبان متعصب قدیم و جدید نداریم و نخواهیم داشت چرا که ما همه با هم هستیم و بی شمار... پس بی تردید سحر نزدیک است!ـ

دوشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۹

بازهم اعدام !ـ

بازهم اعدام !ـ

بازهم اقلیت‌های قومی!ـ

بازهم به حکم اقدام علیه امنیت ملی !ـ

مگر برای ما امنیت و ملیتی هم باقی مانده؟ـ

این امنیت و این ملیت ما کجایند؟ـ

دوشنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۸

مقایسه تیتر اول روزنامه‌های اتریش وایران در فردای عاشورای 88

آنچه دیروز بر عزاداران عاشورا گذشت در طول تاریخ ایران بی تردید بی‌سابقه بوده است و در این میان مطبوعات ایران یا تحلیلی وارانه از آن ارایه کردند یا اجازه آن را نیافتند تا تحلیل درستی ارایه نمایند اما شاید بتوان گفت امروز کمتر روزنامه معتبری را در سطح جهان می‌توان یافت که از زوایای مختلف آنهم در صفحه اول به این برگ خونین از تاریخ ایران معاصر ما نپرداخته باشد و همه می دانیم که تیتر اول در صفحه اول یعنی اهمیت یک موضوع خاص در آن روز!ـدر ادامه گزارشات تصویری و تحلیلی تیتر اول در صفحه اول بعضی از روزنامه‌های سراسری اتریش را می‌توانید با تیتر اول در صفحه اول روزنامه‌های ایران مشاهده و مقایسه کنید!ـ

دی‌پرسه

درگیری خیابانی در شهر‌های ایران

ابعاد و گستره: مخالفتها خشونت‌آمیز و رادیکالتر شده است و در این میان مخالفتها به سمت رهبر مذهبی ایران معطوف شده‌است

قربانیان: در میان کشته شدگان از قرار معلوم یکی از خواهرزاده‌های موسوی هم دیده می‌شود

دراستاندارد

خواهرزاده موسوی در اعتراضات ایران کشته شد

ده‌ها هزار نفر از مخالفان رژیم در خیابان‌ها

آتش‌زدن موتورهای پلیس، سنگ‌پرانی، ایجاد موانع خیابانی و پرتاب گاز اشک‌آور: اینها در یکی از بزرگترین تظاهراتهای مخالفان از تابستان گذشته تا بحال روی داده است، هزاران ایرانی در روزهای پایانی این هفته با نیروهای امنیتی درگیر شدند

استرایش

موضوع روز

هشت کشته در شورش‌های ایران

درگیرهای خونین خیابانی

معترضان نیز مشغول تعقیب و شکار پلیس‌ها بودند

خواهرزاده یکی از سیاستمداران مخالف کشته شد

مخالفان به پلیس‌های کتک‌ خورده نیز کمک می‌کردند

اعتراض هزاران ایرانی در شهر‌های بزرگ ایران بر علیه احمدی‌نژاد رئیس جمهور منفور ایران

و در ادامه صفحه اول بعضی از روزنامه های ایران

سه‌شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۸

سه‌شنبه، آذر ۰۳، ۱۳۸۸

دیکتاتوری بزرگ به نام چارلی چاپلین!ـ

ای‌کاش پایان تمام دیکتاتوری‌ها مانند پایان دیکتاتوری چارلی چاپلین در فیلم دیکتاتور بزرگ بود، این دیکتاتور بزرگ با یک سخنرانی به یاد ماندنی برای سربازان، لشکریان و سپاهیان خود این‌گونه به صدارت خود پایان می‌دهد، متن سخنرانی چارلی چاپلین در پایان فیلم دیکتاتور بزرگ چنین است:

متاسفم، من نمی‌خواهم بیش از این رهبر باشم، این کار من نیست

من دوست دارم اگر امکانی باشد به هر کسی که می‌توانم کمک کنم

یهودی، بی‌دین، سیاه یا سفید

ما خواستار کمک به ‌یکدیگر هستیم، انسانیت چنین است

ما همه خواهان آنیم که در شادی یکدیگر شریک باشیم و با هم زندگی کنیم، زندگی‌ایی فارغ از رنج و نکبت

ما نمی‌خواهیم از یکدیگر متنفر باشیم و یکدیگر را تحقیر کنیم

در این دنیا برای همه ما مکانی برای زندگی هست، این کره خاکی بقدر کافی غنی هست تا توشه و غذایی برای همه ما فراهم آورد। شیوه و مسیر زندگی می‌تواند آزاد و زیبا باشد، اما ما راه را گم کرده‌ایم

حرص و طمع روح بشریت را مسموم کرده و نفرت مانعی بزرگ است که ما را در بدبختی، نکبت و خونریزی غوطه‌ور کرده!ـ

ما سرعت را بالا برده‌ایم اما خودمان اسیر این سرعت شده ایم

زندگی صنعتی به ما فراوانی و وفور داده، ولی ما را در نیازهای بیشتری فرو برده‌است

دانش‌مان، ما را بدبین و خودخواه ساخته است و هوشمندی‌مان، ما را سخت‌گیر و نامهربان

ما بسیار فکر می‌کنیم اما احساس را گم کرد‌ایم، نیاز ما به انسانیت بیشتر از نیاز ما به ماشین‌آلات است

پیش از هوشمندی ما نیازمند مهربانی و محبتیم بدون این کیفیت‌‌ها، زندگی خشن و وحشیانه می‌شود و ما همه سرمایه انسانی خود را از دست خواهیم داد

حرکت هواپیما‌ها و امواج رادیو‌ها ما را به‌هم نزدیکتر کرده‌اند

طبیعت این اختراعات نیکی نهفته درانسانیت را فریاد می‌کشند

فریادی برای برادری جهانی و اتحاد و یگانگی ما همه باهم برابریم!ـ

همین حالا که صدای من به گوش میلیون‌ها نفر در سراسر جهان می‌رسد، هستند افراد بی گناهی که زندانی شده‌ و شکنجه می‌شوند و میلیون مرد و زن و کودکی که از این سیستم و وضعیت به ستوه آمده و نا امید شده‌اند!ـ

به کسانی که قادر به شنیدن صدای من هستند می‌گویم ناامید نباشید، نکبت و بدبختی که ما را فرا گرفته حاصل حرص و طمع کسانی است که از پیشرفت انسان و جریان یافتن انسانیت وحشت دارند اما بدانید که این وضعیت گذراست و این نفرت بزودی به تاریخ خواهد پیوست، دیکتاتور‌ها خواهند مرد و قدرتی که از مردم گرفته بودند به مردم باز خواهد گشت، آنها می‌میرند اما آزادی هرگز نخواهد مرد

ای سربازان!ـ

خود را به دست ددمنشانی که شما را تحقیر می‌کنند و رفتار‌هایی حیوانی با شما دارند نسپارید

آنها می‌خواهند شما را به بردگی ببرند، آنها به شما می‌گویند چه کار کنید و چگونه فکر کنید و چه احساسی داشته باشید و چه چیزی و به چه مقدار بخورید! آنها شما را قربانی اهداف خود می کنند

ای سربازان!ـ

خود را به این اانسان‌نما‌ها، به کسانی که ذهن و قلبی ماشینی دارند نسپارید

شما ماشین نیستید، شما حیوان نیستید، شماها انسانید و در قلب و سینه خود عشق به مردم و انسانیت را دارید

شما نفرت نمی ورزید، شما‌ها تهی از عشق همچون ماشین نیستید

تنها بی عشقان می‌توانند متنفر باشند

ای سربازان!ـ

در راه اسیر کردن و رنج و عذاب دادن دیگران قدمی بر ندارید

تنها برای آزادی انسان‌ها مبارزه کنید و به پیش بروید

در کتاب مقدس آمده است که قلمرو پادشاهی خداوند تنها در درون سینه آدمیان است

قلمرو پادشاهی خداوند متعلق به یک نفر و یا یک گروه خاص از مردم نیست!ـ

این قلمرو در درون ماست و متعلق به همه ماست، تو و من!ـ

شما قدرت دارید، قدرتی که می‌تواند ماشین‌آلات تولید کند

قدرتی که می‌تواند شادی و خوشبختی ایجاد کند

شما انسان‌ها قدرتش را دارید تا زندگی‌ایی آزاد و زیبا بسازید

شجاع باشید و این زندگی را به یک زندگی متهورانه و شگفت‌انگیز بدل کنید

پس به نام دموکراسی و برابری همه باهم متحد شوید و از قدرت خود استفاده کنید

بیایید همه با هم برای یک دنیای جدید مبارزه کنیم

دنیایی که در آن همه امکان کار و تلاش برای ساختن آینده را دارند

آینده‌ایی مطمئن با دوران سالخوردگی امن و راحت برای بهره بردن از زندگی تا آخرین لحظه

هرچند عده‌ایی با این وعده‌ها به قدرت می‌رسند

اما آنها دروغ می‌گویند، آنها به وعده‌های خود عمل نمی‌کنند، هرگز عمل نمی‌کنند

این کار دیکتاتورهاست، آنها هر چه بخواهند می‌کنند و آزادی عمل کامل دارند

اما مردم خود را به بند اسارت و بردگی می‌کشند

پس بیایید از همین حالا برای تحقق آن وعده‌های راستین مبارزه کنیم

برای دنیایی آزاد، برای از بین بردن مرزهای دروغین بین کشورها و ملت‌ها

برای از بین بردن موانع‌ایی مثل

حرص و طمع

نفرت و تعصب

و ناشکیبایی نسبت به یکدیگر

بیایید برای برپایی یک دنیای منطقی مبارزه کنیم

دنیایی که علم و پیشرفت آن موجب شادی وخوشبختی تمامی انسان‌ها خواهد شد

ای سربازان!ـ

به نام دموکراسی بیایید همه با هم متحد شویم

متن انگلیسی سخنرانی چارلی چاپلین در فیلم دیکتاتور بزرگ

وبسایت رسمی چارلی چاپلین

کوتاه از زندگی‌نامه چارلی چاپلین

دوشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۸

ندای سهراب

یکشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۸

اعـتـرافـات گالیله، تـقـابـل شـعـور و شــریــعـت

این مطلب زیر را از آقای علی امینی نجفی در تقابل شعور و شریعت از دست ندهید
: اعترافات گالیله، شعور انسان در محکمه

گالیله همچنان یکی از چهره‌های تابناک جنبش نوزایی (رنسانس) به شمار می‌رود که با ژرف‌بینی و جسارت کم‌نظیرش، راه آگاهی و شناخت علمی را از راه معتقدات و تعصبات پیشین جدا کرد، و در سراسر دنیای مدرن، به هوش و خرد انسانی مقامی پایدار و استوار داد। تلسکوپی که او درست ۴۰۰ سال پیش اختراع کرد، رهگشای انسان برای شناخت واقعی کیهان بود। این واقعیت که او در محکمۀ "ارباب شریعت" عقاید خود را انکار کرد، ذره‌ای از ارج و مقام او نکاسته است।

فرزند خلف رنسانس

آغاز قرن هفدهم جنبش رنسانس در اوج شکوفایی است. رشته‌های علمی با شتابی سرسام‌آور رشد می‌کنند و انسان را در کشف زوایای بیشمار و ناشناخته به پیش می‌برند. گسترش چاپ، رشد آگاهی شهروندی و روحیۀ همکاری علمی سراسر اروپا را فرا گرفته است. هر روز در گوشه‌ای دانشگاه و آموزشکده‌ای تازه باز می‌شود. گالیله‌ئو گالیله‌ئی (متولد ۱۵۶۴ در پیزای ایتالیا) از پیروان اسلوب تازه در شناخت علمی بود، متکی بر مشاهده و تجربۀ عینی، و مستقل از آرای ذهنی پیشین. او در عین حال یک مسیحی معتقد بود. گالیله مانند دانشمند همروزگارش یوهانس کپلر، عقیده داشت که خداوند به انسان خرد بخشیده تا او بتواند "کتاب طبیعت" را بخواند. خداوند جهان را طبق موازین عقلی خلق کرده و کلید شناخت آن را در مغز انسان قرار داده است. گالیله گفته است: «چگونه می‌توان قبول کرد آفریدگاری که ما را با عقل و شعور به دنیا آورده است، ما را از به کار بردن این مواهب منع کند؟» سال ۱۶۰۹ برای ستاره‌شناسی علمی، مبتنی بر فیزیک و محاسبات ریاضی، سالی تعیین‌کننده بود। در این سال کپلر نخستین نظریۀ کهکشانی خود را منتشر کرد، و گالیله نخستین تلسکوپ عصر مدرن را در ونیز رو به آسمان گرفت. او این تلسکوپ را تنها با خبرگیری از ساختمان دستگاهی ساخت که به تازگی یک دانشمند هلندی طراحی کرده بود. تلسکوپ گالیله را الگوی اصلی تلسکوپ‌های مجهز بعدی دانسته‌اند که مجموعه‌ای از عدسی‌های مرکب را با فاصلۀ کانونی کوتاه ارائه می‌دهند.

روش تازه در علوم

گالیله در کاوش‌های خود تنها به موازین عقلی معتقد بود. او به جای پیروی از احکام و آرای پیشین، به روش علمی (بر پایه‌ی مشاهده و تجربۀ مستقیم) گرایش داشت. روش او آن بود که هر قضیه‌ای را نخست بر پایه‌ی مشاهدات روزمره به رشته‌ای از مسائل ساده تجزیه می‌کرد، سپس آنها را مطابق توضیحات ساده‌ی ریاضی و منطقی حل می‌کرد، و سرانجام به استنتاج کلی می‌رسید. گالیله در دانشگاه پیزا استاد ستاره‌شناسی بود। او با مطالعات خود به نتیجه رسید که آنچه نیکلاس کوپرنیک به صورت تئوریک مطرح کرده بود، دال بر حرکت زمین به دور خورشید، حقیقت دارد. او به ویژه پس از انتقال به دانشگاه شهر پادوا، با شور و شوق بیشتری به دفاع از این دیدگاه پرداخت.

حمله وارثان جهل و نادانی

کلیسای کاتولیک به مرکزیت زمین معتقد بود، و به پیروی از متن "سفر آفرینش" تورات (عهد قدیم) قرن‌ها آموزش داده بود که خداوند نخست زمین را آفرید و سپس عرش و سماوات (خورشید و ستارگان) را پیرامون آن به حرکت در آورد।

ارباب کلیسا از گالیله خواستند از عقاید تازه دست بردارد و تنها نظریات مورد قبول کلیسا را آموزش دهد، اما گالیله به هشدار‌های ارباب کلیسا وقعی نگذاشت، تا آنکه رسما "برای ادای توضیحات" به رم احضار شد। محکمۀ تفتیش عقاید (انکیزیسیون) که به پرونده‌ی گالیله رسیدگی کرد او را کافر شناخت.

حکم دادگاه تفتیش عقاید

حکمی که دادگاه به گالیله ابلاغ کرد، در متون گوناگون متفاوت است، و درونمایه‌ی آن بدین قرار است: «عالیجنابان کاردینال‌های محکمۀ تفتیش عقاید در ۲۲ ژوئن ۱۶۳۳ آرای خود را به ترتیب زیر اعلام می‌کنند: نخست آن که نظرگاهی که خورشید را ثابت و مرکز جهان می‌داند، از دیدگاه فلسفی انحرافی و کفرآمیز است، زیرا نص صریح کتاب مقدس را نقض می‌کند। دیگر آن که این نظرگاه که زمین مرکز جهان نیست، بلکه با حرکتی دائمی به دور خورشید می‌چرخد، با ایمان دینی مغایرت دارد.

با تائیدات حضرت عیسی مسیح و مادر مقدس مریم عذرا، حکم نهایی خود را چنین اعلام می‌کنیم: گالیله، شما از سوی این مرجع مقدس مظنون به کفر هستید، زیرا به عقایدی متوسل شده‌اید که با متون مقدس منافات دارد। شما به این اعتقاد باطل رسیده‌اید که خورشید ثابت است و زمین از مشرق به سوی مغرب حرکت می‌کند، یا این که زمین در مرکز کائنات قرار ندارد.

چگونه بندگان خداوند می‌توانند به نظری معتقد باشند که با احکام مقدس آسمانی در تضاد است؟ هرجا نظریه‌ای با احکام الهی مغایر باشد، لاجرم باید در آن نظرات تردید کرد و شائبۀ کفر و فساد را از آنها زدود.... گالیله، شما از فیض الهی محروم شده و به اشد مجازات محکوم می‌شوید.» هفت کاردینال ارشد بر حکم تکفیر گالیله مهر تائید زدند।

اعترافات گالیله

گالیله در برابر دادگاه متنی را قرائت کرد که برای تبرئۀ خود از پیش آماده کرده بود. او در برابر دادگاه چنین گفت: «من، گالیله‌ئو گالیله‌ئی، فرزند وینچنزو، اهل فلورانس، در سن هفتاد سالگی، در این دادگاه معدلت حاضر شده، در برابر شما قضات محکمۀ تفتیش زانو می‌زنم، بر کتاب مقدس که اینک در برابر من است، دست می‌گذارم و سوگند یاد می‌کنم که همواره به این کتاب، یکایک تعالیم و نصایح و مواعظ آن اعتقاد داشته و به لطف خداوند در آینده نیز اعتقاد خواهم داشت।

با هدایت عالیجنابان و طلب مغفرت از درگاه پروردگار آشکارا می‌گویم: این نظر که خورشید ثابت است و زمین به دور آن می‌چرخد، نظری سخیف و باطل است که هرگز نباید در جایی تدریس و اشاعه شود। من برائت ابدی خود را از این نظریه اعلام می‌کنم. حقیقت روشن این است که زمین مسطح و ثابت است، این خورشید و ستارگان هستند که پیوسته دور زمین می‌چرخند.

در برابر سروران گرامی و همه مسیحیان مایل هستم کمترین شائبۀ بی‌ایمانی را از خود دور کنم. با قلبی پاک و ایمانی استوار از چنین افکار کفرآمیز برائت می‌جویم. سوگند می‌خورم که نه به صورت کتبی و نه به شکل شفاهی کلمه‌ای بر خلاف کلام مقدس خداوند ادا نخواهم کرد. در برابر شما اعلام می‌کنم که اینک به بطلان و نادرستی عقاید پیشین خود واقف شده‌ام و نور ایمان به قلبم تابیده است. اکنون هر حکم و جزایی که برایم تعیین شود با میل و رغبت خواهم پذیرفت. در پایان متذکر می‌شوم که برای کسب اطمینان از صحت و دقت اعترافات خود، هر آنچه در اینجا گفتم را پیش از این با شعور و هشیاری کامل با خط خود روی کاغذ آورده‌ام، تا هیچ خللی در آن راه نیابد।»

دفاع از خرد آزاد انسانی

تنها چند ماه قبل از قرائت "ندامت‌نامه" (در ژانویه ۱۶۳۳) گالیله در نامه‌ای به دوست خود الا دیوداتی توضیح داده بود که به نظر او متون دینی را نباید در الفاظ ظاهری درک کرد. گالیله در نامه‌ی یادشده می‌نویسد: «اگر بپرسیم که ماه و خورشید و ستارگان، حالات و حرکات آنها از کجا آمده است، پاسخ می‌شنویم که آنها را پروردگار آفریده است. اگر بپرسیم کتاب مقدس از کجا آمده؟ باز گفته می‌شود که اثر روح‌القدس است، یعنی از جانب پروردگار آمده است. حالا می‌پرسیم پس چگونه است که کتاب مقدس چیزهایی می‌گوید که با جریان حقیقی امور در تضاد آشکار است و تنها فهم عوام را راضی می‌کند؟ در کتاب مقدس بندهایی هست که برداشت لفظی و مستقیم از آنها چیزی جز کفر و گمراهی نیست، زیرا خداوند را آکنده از نفرت و بیداد نشان می دهد...» «پرسش من این است: چرا باید برای فهم جهانی که خلقت خداست، به گفتار خداوند بنگریم به جای آنکه به کردار او توجه کنیم؟ آیا کردار کمتر از گفتار اهمیت دارد؟ من سؤال می‌کنم: اگر امروز فردی معتقد به حرکت زمین را کافر بدانیم، فردا که یقین حاصل کردیم که زمین واقعا حرکت می‌کند، آیا کلیسا با مشکلی جدی روبرو نمی‌شود؟ به نظر من هرجا کلام خداوند با امور واقعی در تضاد قرار گیرد، باید به امور واقعی تکیه کنیم، زیرا کلام خداوند برای اقناع عوام است، و درست برای تأمین همین منظور به خداوند خصوصیاتی ناشایست نسبت می‌دهد.» «از یاد نبریم که کتاب مقدس تنها به پرسش‌های روحی بشر جواب می‌دهد। از این رو نباید به ظاهر این متن تکیه کرد.»

سرانجام گالیله

گالیله به حبس ابد محکوم شد، اما به خاطر کهولت سن به او اجازه دادند که در خانه خود در حومۀ فلورانس محبوس بماند، تا در سال ۱۶۴۲ درگذشت. یعنی درست همان سالی که ایزاک نیوتن فیزیکدان انگلیسی به دنیا آمد، و بر پایه نظریات گالیله فیزیک مدرن را متحول کرد. نزدیک چهار قرن بعد پاپ ژان پل دوم در سال ۱۹۹۲ رسوایی محاکمه گالیله را "سوءتفاهمی دردناک" در تاریخ مسیحیت دانست که از تقابل دانایی و ایمان زاده شده بود। در فوریه ۲۰۰۹ واتیکان مراسمی رسمی برای بزرگداشت گالیله برگزار کرد।

ماخذ بخش فرهنگ و هنر سایت بی بی سی فارسی

دوشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۸

تصویر و ترجمه روی جلد دراشپیگل ـ هفته نامه آلمانی

تیر ماه سال ١٣٨٨
ـ
قیام(سبز) بر علیه رادیکال‌ها
ـ
و بدین سان بنیادگرایان باید فرو بپاشند
ـ
مجموعه تصاویر روی جلد مجله دراشپیگل آلمان در هفته‌های گذشته را از اینجا ببینید

چهارشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۸

وقتی سوتک گلوی" ندا " ی ما جهانی می شود!ـ

دیروز و امروز کمتر روزنامه ایی در اروپا و آمریکا و شاید هم جهان پیدا می کنید که در مورد شهادت ندا دانشجوی ایرانی گزارش و خبر تهیه نکرده باشد!ـ ندا آقا سلطان برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند ... هر چند ندا اولین و آخرین فردی نبوده و نیست که در راه حفظ جمهوریت برای ایران عزیز ما جان خود را از دست می دهد، اما شاید چشمان بازش در آخرین بازدمش و باز ماندن چشمانش با صورتی خونین پس از شهادتش پیامی عمیق و تاثیر گذار بر ما داشته و خواهد داشت تا بدین ترتیب تاوان سکوت مرگبارمان را هر لحظه به تماشا بنشینیم ...که هنوز در خواب زمستانی نفرت انگیز خود بسر می بریم!ـ
بخشی از مجموعه عکسهای ندا از خبرگزاریهای مختلف در سایت اشترن آنلاین آلمان را از اینجا ببینید
ایران: دنیا برای ندا گریست

ما ندا هستیم: تصویری جدید برای مقاومت

نميدانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمی خواهم بدانم کوزه گر ازخاک اندامم چه خواهد ساخت؟

ولی بسيار مشتاقم که از خاک گلويم سوتکی سازد

گلويم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ وبازيگوش

واو يکريز وپی درپی دم گرم وچموشش رادر گلويم سخت بفشارد

وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

بدين سان بشکند هردم سکوت مرگبارم را

Free counter and web stats