سال تحصیلی ۶۸۔ ۶۷ تازه شروع شده بود و جنگ به تازگی تموم شده بود، سال سوم دبیرستان خوارزمی روبروی دانشگاه تهران یا شهید مفتح فعلی بودم، دبیرستان ما از یک طرف بدلیل نزدیک بودن به میدان انقلاب و همینطور دانشگاه تهران و از طرف دیگر نزدیک بودن به دفاتر دو اتحادیه مهم آنزمان یعنی اتحادیه دانش آموزان و اتحادیه دانشجویان و یا همان دفتر تحکیم وحدت اغلب بیش از سایر دبیرستانها شاهد موضع گیریها و اختلافهای اداری و سیاسی مدیران دبیرستان (که هر سال عوض میشدند)ـ در مقابل مربی تربیتی و یا انجمن اسلامی قدیمی و کهنه کار مدرسه بود و از آنجاییکه که در خیلی از این موارد این موضعگیریهای متفاوت از تریبون مدرسه هنگام برنامه صبحگاهی توسط مدیر دبیرستان، مربی تربیتی و یا مدیر انجمن اسلامی مطرح میشد خود به خود این مباحث به کلاسها نیز کشیده میشد و همواره این مسایل بحث داغ بعضی از بچهها ازجناحهای مختلف بود، گاهی اوقات این بحثها خیلی جدی شده و به جدل هم تبدیل میشد موضوع داغ چگونگی اتمام جنگ و سخنرانیهای متفاوت صبحگاهی نیز در همین رابطه به بحثهای قبل کلاس شدت بیشری داده بود، یکبار داد و بیداد دوتا از بچهها بالا رفته بود که معلم زمین شناسی زودتر از موعد مقرر وارد کلاس شد و برای چند ثانیهایی شاهد این داد و بیدادها شد।
" آقای ناظمی از اساتید قدیمی و به نام زمین شناسی بود،علاوه بر این گفته میشد او از سهامداران دبیرستان ما یعنی خوارزمی پیش از انقلاب بوده که بعد از انقلاب دولتی اعلام شده و یکسال پیش از این نیز به اجبار نام مدرسه از خوارزمی به شهید مفتح تغییر داده شده بود। او سخت جدی و به تبع نامش سخت منظم بود و اغلب در اظهار نظرات کوتاهش رک و صریح "ـ
بعد از سکوت چند ثانیهایی که بر کلاس حاکم شده بود آقای ناظمی گفت:ـ
شماها که اینجوری به جون هم افتادید چقدر تارخ مملکتتون رو خوندید؟ـ فکر میکنید انقلاب و جنگ کم توی این مملکت اتفاق افتاده؟ـ هزارتا انقلاب و جنگ دیگه هم که شروع بشه و تموم بشه تاثیری نداره، این مملکت کار فرهنگی نیاز داره، شماها خودتون رو درگیر این جریانات نکنید و بازیچه نشید، ما فقر فرهنگی داریم، کار موندگار کار اجتماعی ـ فرهنگی و بس!ـ
چون آقای ناظمی هیچ وقت حرفی خارج از چهارچوب کلاس نمیزد این صحبت کوتاه خیلی تاثیرگذار بود، اولین بار بود که واژه فقر فرهنگی رو میشنیدم!ـ
این که فقر فرهنگی یعنی چه و چه ابعادی میتواند داشته باشد خود موضوعی است جداگانه، اما آنچه مسلم است عدم ارتباط سازنده با فرهنگهای دیگر بخصوص فرهنگهایی خارج از چهارچوب فرهنگی خودمان این فقر را گستردهتر کرده و نداشتن ارتباط و عدم انتقال تجربیات فرهنگی از سایر فرهنگها، این فقر فرهنگی را در فضایی بسته عمیقتر و عمیقتر مینماید
مدتی بود که قصد داشتم از برگزاری اولین جشنواره هنری "هنارت" در وین بنویسم و اینکه این جشنواره و احتمالا جشنوارههای مشابه آن هستند که کار فرهنگی ماندگار و تاثیرگذار نامیده میشوند
سالهای بسیار است که هنرمندان ایرانی به خارج از کشور سفر کرده و برنامه و کنسرتهای ویژه خود را برگزار میکنند و این خود فرصتی است برای آشنایی سایر ملل با فرهنگ و هنر ایران زمین و آشنایی هنرمندان با فضایی خارج از فضای فرهنگی خودمان، اما این آشنایی در عین حال که لازم بوده و هست شاید بتوان گفت کافی نبوده و نیست، چراکه نوع اجرای این برنامهها اغلب یک سویه میباشد بطوریکه تعدادی از هنرمندان برجسته ایرانی میآیند و برنامهایی اجرا میکنند و علاقهمندان ایرانی و خارجی هم از این اجراهای موفق لذت میبرند و آنگاه همه چیز تمام می شود اما خود هنرمندان ارتباط موثری با هنرمندان کشور میزبان یا سایر هنرمندان از سایر کشورها پیدا نمیکنند اگر هم ارتباطی ایجاد شود چندان ماندگار نمیتواند باشد چراکه سبک اجرای اینگونه برنامهها گنجایش بیشتری نداشته و ندارند!ـ
اما جشنواره "هنارت" که به تازگی در وین برگزار شد این سنت دیرینه را شکسته و موجب ایجاد ارتباط بین هنرمندان ایرانی و خارجی گردید، بطوریکه اغلب از مدتی پیش برای اجرای برنامه مشترک خودشان با یکدیگر به گفتگو و تبادل نظر، هنر و تجربه پرداختند تا در کنار هم در روز جشنواره برنامه مشترک و گروهی اجرا کنند و این خود یعنی خارج شدن موثر و سازنده از یک فضای بسته!ـ
همانطور که در سایت اینترنتی این جشنواره اشاره شده است جشنواره فرهنگی ـ هنری "هنارت" فرصتی ایجاد خواهد کرد تا هنرمندان ایرانی و اروپایی در شاخهها و زمینههای مختلف در فضایی فرهنگی ـ هنری، به گفتگو و تبادل هنر بنشینند। این جشنواره از این پس سالی یکبار در شهر وین برگزار خواهد شد تا محلی برای تلاقی هنر هنرمندان ایرانی با سایر هنرمندان از ملل مختلف جهان باشد بطوریکه امسال این جشنوارهی دو روزه به هنرمندان ایرانی و اتریشی اختصاص پیدا کرده بود که در حال حاضر در زمینه های گوناگون هنری فعالیتی پویا و زنده دارند، اما این برنامه ادامه پیدا کرده و بر همین اساس در سالهای آینده هنرمندان ایرانی با هنرمندان کشوری دیگر در زمینههایی مانند موسیقی کلاسیک، موسیقی سنتی، موسیقی معاصر، مجسمه سازی، نقاشی، عکاسی، گرافیک وسایر زمینههای هنری برنامه مشترک اجرا خواهند کرد.
این جشنواره و ویژگی جدید آن از چشم دوربینهای تلویزیون ملی اتریش نیز پنهان نماند و چندی پیش گزارشی مفصل از خود جشنواره و فعالیتهای بنیانگذار جوان آن یعنی آقای فرید ادریسیان تهیه و پخش نمود، همانطور که اشاره میشود این جشنواره بدون هیچگونه گرایش سیاسی و یا مذهبی پایهگذاری شده و هدف خود را بر روی تبادل هنر متمرکز کرده است و این نکته نیز خود میتواند ماندگاری این حرکت فرهنگی را عمیقتر نماید
به امید رشد و بالندگی هر چه بیشتر فرهنگ ایران و ایران زمین که مطمئنا این مهم بدون ارتباط موثر و سازنده با سایر ملل و فرهنگها قابل تصور نمیباشد! بخشی از این برنامه تلویزیونی بر روی سایت یوتیوپ گذاشته شده که دوستانی که آلمانی بدانند از آن لذت بیشتری خواهند برد
پ.ن:ـ دوستان و هنرمندان علاقهمند برای کسب اطلاعات بیشتر به اینجا یعنی سایت جشنواره هنارت مراجعه نمایند
۴ نظر:
سلام مهدی جان، خيلی جالب بود، اين جشنواره کی برگذار ميشه؟ می شه ما هم يک سفری بيايم وين استفاده کنيم؟ ؛)) در ضمن مي خواستم با کمی! تاخير! از لطفت تشکر کنم. خيلی ممنونم از توجه ات
سلام. مطالب شما همیشه خواندنیه. ولی بااین فاصله ...ماهیچ، ما نگاه!
در ضمن ع.آرام (وبلاگ هفتشهر عشق) و ترتیزک (وبلاگ ترتیزک) مشترکاً شمارا به جلسهی معارفه! و بازی وبلاگی"خاطرهیی از شب یلدا" دعوت میکنند.
zur erst frohes neues Jahr ich lese gern dein Blog
بلاگ جدید من را ادرسش نوشتم قبلی حیف بعد 4 سال پرید
سلام مهدي جان
خيلي جالب بوده حتما كه اينچنين مورد استقبال تلويزيون اتريش قرار گرفته. به فريد هم سلام برسون.
دستت درد نكنه
4003
ارسال یک نظر