تا بحال با دونفر از دوستانی که در جزییات زندگی من کمتر بودند در مورد یکی از اعترافهایی که باید برای بازی شب یلدا می نوشتم اما خودم به عمد اونو جور دیگهای نوشتم و از نوشتن واقعیت طفره رفتم صحبت کردم، هر دو نفرشون وقتی اصل موضوع رو فهمیدند اولین چیزی که به من گفتند این بود:ـ مهدی چه کار اشتباهی کردی!ـ یعنی واقعا تو اینکارو کردی؟ـ
پیش اون دوستام اعتراف کردم که آره من اینکارو کردم و خودم هم باورم نمیشه چه جوری این کارو کردم !!ـمن باید همون شب اعلام می کردم که همه بفهمند من با احساسات یک نفر بازی کردم و هرچی هم بهانه بیارم همش یه جور طفره رفتن از اصل موضوعه، موضوع اینکه من خواسته و نه اینکه ناخواسته با احساسات یه آدم بازی کردم!ـ
چون رفتاری که من کردم باعث جریحه دار شدن غرور و احساسات یه دوست که از راه دور برای دیدن من آمده بود در جمع دوستان و بعضی از آشنایان مشترکمون شده، هر چند مدت زیادیست که از اون میگذره، اما درستش اینه که من هم در جمع و نه بطور خصوصی اعتراف کنم که من اینکارو کردم، بنابراین دارم این مطلب رو می نویسم که بگم چه کردم!ـ دوستان و آشنایان مشترکمون در جریان هستند که من چی می گم....ـ
و حالا که فهمیدم چه اشتباه فاحشی کردم، از این دوست قدیمی در جمع سایر دوستان معذرت می خوام و امیدوارم منو ببخشه و این موضوع رو با تمام نقاط سیاهی که توش هست فراموش کنه!ـ
۴ نظر:
Mehdi jan salaam
kheyli pichide neveshteii, man ke chizi nafahmidam
4003
az 4005 be 4003 !!!!
Rastesho bekhae manam hichi nafahmidam
shoma ha ham ba in IQ toon chetoor motevaje nashodid?, man fahmidam khastid badan az man beporsid ;)
5207
omidvaram hame sedaghate to ro dashte bashan
1345
ارسال یک نظر